مایکروسافت طی ماههای اخیر، ایکس باکس سری ایکس را در مرکز توجهها قرار داده. کار را با رونمایی از طراحی و نام کنسول در گیم آواردز شروع شد و طی هفته اخیر هم شاهد انتشار جزییات فراوان از ایکس باکس سری ایکس بودیم که مسائلی مانند قدرت پردازشی ۱۲ ترافلاپسی دستگاه را تایید میکرد. نوعی اعتماد به نفس خاص در رویکرد مایکروسافت است. فیل اسپنسر، مدیر برند ایکس باکس ظاهرا از سالها پیش در حال فراهم آوردن مقدمات برای نسل نهم بوده و حالا میتوانیم ثمره برنامهریزی طولانیمدت او را ببینیم. همین باعث شده یک سوال بزرگ در ذهن همه شکل بگیرد: سونی کجاست؟
چه بخش کامنتهای ویجیاتو را بگردیم و چه سابردیتها را، مشخصاً همه تشنه اندکی اطلاعات بیشتر راجع به پلی استیشن 5 هستند. سونی البته زودتر از مایکروسافت دست به کار شد و در ماه آوریل ۲۰۱۹ اطلاعاتی جالب را در قالب یک مقاله از وبسایت وایرد منتشر کرد. اما بعد از یک مقاله دیگر در ماه اکتبر سال گذشته، هیچچیز راجع به کنسول سونی نشنیدهایم؛ و وقتی میگویم هیچچیز، منظورم اخباری است که واقعاً ارزش توجه داشته باشد، نه رونمایی از لوگوی دستگاه. مایکروسافت اینبار به شکلی متفاوت بازی میکند و مشخصاً توپ را به زمین سونی انداخته است.
سونی تا به این لحظه طوری رفتار کرده که انگار میخواهد شرایط رونمایی از پلی استیشن 4 را تکرار کند. این بار هم مایکروسافت گام نخست را برداشته (درست مثل کنفرانسهای خبری E3 2013، حتی با اینکه اختلاف دو کنفرانس چیزی بیشتر از چند ساعت نبود). اینکه سونی فرصتی داشت تا بعد از ایکس باکس وارد عمل شود، اتفاقی جادویی برای پلی استیشن 4 بود. ژاپنیها توانستند از انتقادات وارد شده به ایکس باکس وان بیشترین نفع را برده و آن را به بزرگترین نقطه قوت پلی استیشن 4 تبدیل کنند.
این استراتژی دیگر آنقدرها عملی نیست و یک دلیل ساده دارد: مردم از رویکرد مایکروسافت در قبال ایکس باکس سری ایکس عصبانی نیستند. نه اینکه دوم بودن مزایای خودش را ندارد، اما تکرار موفقیت سونی در سال ۲۰۱۳ و بنا کردن فونداسیون برای تصاحب بازار جهانی دشوارتر شده. سونی حالا باید نسبت به اعلامیههایی از سوی ایکس باکس واکنش نشان دهد که چیزی جز تمجید را برای مایکروسافت به همراه نداشتهاند.
اما هم سونی و هم گیمرها میدانند که پلی استیشن در یک زمینه قطعا دست بالا را دارد و آن چیزی نیست جز بازیهای انحصاری. و به نظرم علت تمام صبوری سونی را باید در بازیها جستجو کرد. سونی در نسل هشتم و با شرایطی که برای ایکس باکس رقم خورد، به اهمیت چیزی که از قبل میدانست بیشتر پی برد: کنسول برای بازی کردن است. بنابراین همهچیز باید بر بازی کردن متمرکز باشد و اینکه چطور میتوان تجربهای بهتر از بازیها به دست آورد.
علیرغم تمام اعلامیههای ایکس باکس و مانورش روی خود کنسول، فقط دو بازی برای سری ایکس میشناسیم. نخست هیلو که سالها پیش معرفی شد و دیگری Senua’s Saga: Hellblade II که فقط یک تیزر جذاب داشت و هیچ یک از دو بازی لزوماً اطمینان خاطری از لحاظ با کیفیت بودن به کسی نمیدهند. هیلو طرفداران خودش را دارد و همیشه میفروشد، اما همه میدانیم که بعد از جدایی بانجی، هیلو دیگر آنچیزی که قبلا بود نشد. از سوی دیگر، قسمت اول Hellblade هم (به دلایل مختلف مثل کوچک بودن تیم نینجا تئوری) چیزی بیشتر از یک بازی خوب با پتانسیلهای از دست رفته نبود.
هدفم تخریب بازیهای مایکروسافت نیست، صرفا میخواهم بگویم هرچقدر هم که از سختافزار سری ایکس مطمئن باشیم، همواره نوعی حس بیاعتمادی نسبت به عناوین انحصاری ایکس باکس وجود دارد؛ ترس از اینکه باز هم شرایط ایکس باکس وان تکرار شده و عناوین برجسته کنسول به چند فورتزا و چند بازی کوچک تحسینبرانگیز مثل Ori and the Blind Forest و Cuphead محدود شود.
مایکروسافت برای حل این مشکل بالغ بر ۱۵ استودیوی مختلف خریده و میگوید همگی در حال ساخت عناوینی برجسته برای ایکس باکس سری ایکس هستند. اما شعار «بهترین لاینآپ تاریخ» را هم ابتدای نسل هشتم از دهان مایکروسافت شنیدیم و نتیجه کار را هم دیدیم. سونی در این میان و حداقل در این حوزه، جایگاه تثبیتشدهتری دارد. فرنچایزهای شناخته شده، فرمولهای جواب پس داده و استودیوهای مستعد، نتیجه تلاشهای سونی در نسل هفتم و هشتم است و وقتی مایکروسافت برای چند سال طولانی سعی میکرد با Backward Compatibility و سرویسهای مشابه دلبری کند، سونی داشت غاییترین تیم ممکن را برای کنسولش تشکیل میداد.
برگردیم به بحث اصلی.
تصورش سخت نیست که سونی از همین حالا دستی نسبتاً پر برای نسل بعد داشته باشد و بخواهد کنسول را در کنار بازیها رونمایی کند. این اصلیترین راه برای کنار زدن تمام هیاهوهای ایکس باکس و قرار دادن پلی استیشن 5 در مرکز توجهها خواهد بود. بیایید فرض کنیم سونی برای مثال یک آنچارتد جدید در دست دارد (فقط داریم فرض میکنیم و بعید است چنین عنوانی تا به این لحظه در دست توسعه بوده باشد) و میداند که رونمایی از آن در کنار کنسول، تا حد خوبی به وجهه کنسول کمک خواهد کرد.
حالا فرض کنیم سازندگان بازی به وقت بیشتری برای نمایش ساخته خود نیاز دارند. در چنین شرایطی، کاملاً منطقی خواهد بود که سونی آنقدر صبوری به خرج دهد تا تمام چرخدندههای این ساعت بزرگ کنار یکدیگر قرار بگیرند و زمانی دست به رونمایی از کنسول بزند که سازندگان بازیهای مختلف، معماران دستگاه، طراحان کنسول و همینطور تیم مارکتینگ بیشترین اعتماد به نفس را داشته باشند.
یک رونمایی ناگهانی از هرآنچه سونی در دست دارد در نهایت تاثیرگذارتر از انتشار تکه و پاره اخبار مثل رویکرد مایکروسافت خواهد بود. یک مراسم یک ساعته که در آن هم کنسول را ببینیم، هم چند بازی انحصاری و شخص ثالث جدید نمایش داده شود و هم از مشخصات سختافزاری و سرویسها رونمایی میگردد، به مراتب تاثیرگذارتر از سهم ۱۰ دقیقهای مایکروسافت از گیم آواردز یا بلاگ پست فیل اسپنسر در ایکس باکس وایر خواهد بود.
سونی هنوز فرصت زیادی برای برگرداندن بازی دارد و نسل آتی، نسلیست که برنده آن شرکتی خواهد بود که ورقهایش را بهتر بازی کند.
© ۱۳۹۸-۹۹ تمامی حقوق این وبسایت محفوظ می باشد |
پاراکس